حدود دو سال پیش بود که برای اولینبار با تماشای تریلری از بازی Post Trauma، ساختهی استودیو مستقل RED SOUL GAMES، جذب شدم. این تریلر نوید یک بازی ترسناک با حالوهوای کنسول پلیاستیشن ۲ را میداد که با استفاده از موتور قدرتمند Unreal Engine 5 ساخته شده بود. گرافیک چشمنواز و گیمپلی کلاسیک، بلافاصله توجه من را جلب کرد.
این پروژه که ابتدا توسط تنها یک توسعهدهنده آغاز شده بود، به مرور به تیمی سه نفره تبدیل شد و با گسترش دامنه ساخت، من هم پیگیر روند توسعه شدم تا ببینم نسخه نهایی چه عملکردی خواهد داشت. حالا که فرصت تجربه نسخه کامل بازی را داشتم، وقت آن است که ببینیم آیا Post Trauma توانسته انتظارات را برآورده کند یا خیر. آیا این بازی میتواند در میان آثار ترسناک نوستالژیک، جایگاه خاص خود را پیدا کند؟ بیایید بررسی کنیم.
طراحی بصری: چشمنواز، تاریک و منحصربهفرد
از همان ابتدا، یکی از برجستهترین نکات بازی، طراحی هنری فوقالعاده آن است. ترکیبی استادانه از فضای وهمآلود Silent Hill، المانهای سورئالیستی به سبک H.R. Giger و حالوهوای بازی The Medium را ارائه میدهد. این سطح از کیفیت بصری، آن هم توسط تیمی کوچک و با بودجهای محدود، شگفتانگیز است.
رنگبندیهای تاثیرگذار، تصاویر سورئال و پراضطراب، و محیطهایی پیچیده و پویا، حس ترس، سردرگمی و شگفتی را به خوبی منتقل میکنند. استفاده از دوربینهای ثابت باعث شده ترکیببندی صحنهها حالوهوایی سینمایی پیدا کند که طرفداران سبک ترس بقا از آن لذت میبرند.
با این حال، نسخهای که من تجربه کردم، دارای مشکلات فنی مانند بافتهای کمکیفیت، مشکل بافتها و برخی گلیچهای گرافیکی بود که اندکی از غوطهوری در دنیای بازی میکاست. امیدوارم در نسخه نهایی و با بهروزرسانیها، این مشکلات برطرف شوند.
یکی از نکاتی که کمتر جلب رضایت میکرد، طراحی شخصیت اصلی، “رومن” بود. ظاهر نسبتاً مسن او به ادعای سازندگان برای ایجاد حس همذاتپنداری طراحی شده، اما از نظر من این هدف به خوبی محقق نشده بود. انتخاب صداپیشهای با لهجه ژاپنی برای شخصیتی با ظاهر اروپایی نیز تصمیمی گیجکننده بود که بر تجربه بازی تأثیر منفی گذاشت. همچنین یکی از شخصیتهای فرعی توسط هوش مصنوعی صداگذاری شده بود که کاملاً غیرطبیعی به نظر میرسید.
روایت داستان، گیمپلی و معماها
Post Trauma از لحاظ داستانگویی شباهت زیادی به Silent Hill دارد؛ روایتی نمادین، کمدیالوگ و پر از رمز و راز که بسیاری از مفاهیم را به ذهن بازیکن واگذار میکند. با این حال، این بازی حتی یک قدم فراتر رفته و پیوستگی داستانی میان شخصیتها، بهخصوص در بخشهایی که از دیدگاه شخصیتهای دیگر روایت میشود، ضعیفتر از حد انتظار است. به طور کلی، تمرکز اصلی روی فضاسازی و تجربه ذهنی بازیکن است، نه داستانگویی خطی.
از نظر گیمپلی، بازی ادای دینی تمامعیار به آثار کلاسیک ترس بقا است. دوربین ثابت، کنترل مستقیم و تأکید زیاد بر حل معماها، شما را به یاد دوران طلایی ژانر میاندازد. جالب است بدانید سازندگان این بازی را بیشتر به عنوان یک “ترس-معمایی” معرفی کردهاند تا یک بازی اکشن.
معماهای بازی پیچیده، کلاسیک و بدون راهنمایی مستقیم هستند. برخی از آنها شما را مجبور میکنند که یادداشتبرداری یا اسکرینشات بگیرید تا راهحل نهایی را کشف کنید. اگر از علاقهمندان به معماهای چالشبرانگیز نیستید، شاید این بخش از بازی برایتان خستهکننده باشد.
نکته منفی دیگر این است که هیچ نقشه فعالی در بازی وجود ندارد. در مراحل کوچک مشکل خاصی ایجاد نمیشود، اما در مکانهای بزرگتر مانند مدرسه، گم شدن در فضا بسیار محتمل است. نبود نشانهای برای اشیای قابل تعامل نیز باعث میشود ساعتها به گشتوگذار بیهوده بپردازید.
مبارزات و کنترلها
مبارزات در بازی نسبتاً محدود و ساده هستند. به نظر میرسد که هدف اصلی از اضافه کردن آنها، زنده کردن حس بازیهای قدیمی باشد نه تمرکز روی درگیری. با این حال، وجود سیستم قفل روی دشمن و جاخالی دادن باعث شده مبارزات حس قدیمی ولی قابلقبولی داشته باشند.
از نظر زاویه دید، Post Trauma گاهی دچار نوسان میشود. بیشتر بازی با دوربینهای ثابت اجرا میشود اما در برخی بخشها، ناگهان به اولشخص یا نمای روی شانه تغییر میکند که تجربهای ناپایدار و کمی آزاردهنده ایجاد میکند.
کنترلها اما روان و دقیق هستند. برخلاف بازیهای کلاسیک، خبری از “تانک کنترل” نیست و شخصیت با آنالوگ بهصورت مستقیم حرکت میکند؛ مشابه نسخههای جدید Resident Evil یا Tormented Souls.
عملکرد فنی، مدت زمان و نتیجهگیری
از لحاظ فنی، بازی در نسخهای که تجربه کردم نسبتاً پر از باگ بود؛ از افت فریم و بافتهای خراب گرفته تا فایلهای ذخیرهسازی ناقص. البته با توجه به تیم کوچک توسعهدهنده، این موضوع تا حدی قابلدرک است و امید میرود در بهروزرسانیهای آینده برطرف شود.
مدت زمان بازی بین ۵ تا ۸ ساعت است که بسته به سرعت حل معماها و میزان سرگردانی شما متفاوت خواهد بود. اگر به دنبال تجربهای کوتاه، ولی چالشبرانگیز هستید، این بازی گزینهای مناسب است.
در پایان، Post Trauma تجربهای ارزشمند برای طرفداران سبک ترس بقا است. اگرچه مشکلات فنی و برخی تصمیمات عجیب طراحی، درخشش کلی بازی را کمرنگ کردهاند، اما هنوز هم در زمینه طراحی هنری و فضاسازی حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این عنوان بهخصوص برای علاقهمندان به بازیهای ترسناک کلاسیک با قیمت پایینتر از بازیهای AAA، یک انتخاب جذاب خواهد بود.
- فضاسازی
- مکانیزم Dodge
- وجود معماهای پیچیده
- مشکلات گرافیک
- صداگذاری شخصیت ها
- روایت داستان
- نبود نقشه
- ساده بودن مکانیزم مبارزات
- زاویه دید بازی
Post Trauma: نقد و بررسی بازی Post Trauma – Pedram