استودیوی Bloober Team که سال گذشته با بازسازی تحسینشده Silent Hill 2 سر و صدای زیادی به پا کرد، اینبار با یک IP کاملاً جدید بازگشته است: Cronos: The New Dawn. این اثر که در سال ۲۰۲۴ معرفی شد، برخلاف آثار پیشین این استودیو تمرکز بیشتری بر مبارزات و فضای نیمهعلمی–تخیلی دارد. اما آیا این تغییر مسیر توانسته تجربهای ماندگار خلق کند یا خیر؟ در ادامه به بررسی کامل این عنوان میپردازیم.
الهامگیری از بزرگان، با امضای شخصی
بزرگترین تأثیرات Cronos را میتوان در مجموعههایی همچون Dead Space و نسخههای اخیر Resident Evil (از جمله RE5، Revelations 2 و ریمیکها) یافت. با این حال، بازی تلاش میکند با استفاده از مکانیکهای مبارزه خاص و سبک هنری الهامگرفته از The Medium، هویت خود را شکل دهد. معماری و حالوهوای بصری لهستان، با الهام از آثار زدزیسواف بکسینسکی، و ترکیب آن با المانهای Body Horror برگرفته از سری Alien، فیلم The Thing و طراحیهای H.R. Giger، فضایی منحصربهفرد ایجاد کرده است.
طراحی هنری و صداگذاری مثالزدنی
بازی در زمینه طراحی محیط و جزئیات بصری شاهکار است. فضاهای ویران، موجودات نیمهزنده و بافتهای زنده و نفرتانگیز، بازیکن را در هر لحظه غافلگیر میکنند. صداگذاری محیطی نیز حس اضطراب و وحشت دائمی ایجاد میکند، هرچند موسیقی بخشهای روایی با تم سینث-۸۰ میلادی، گاهی با فضای تاریک بازی همخوانی ندارد.
گیمپلی: مبارزات دشوار و بدون بخشش
از نظر مکانیک، Cronos: The New Dawn شباهت زیادی به Dead Space و Resident Evil سومشخص دارد، اما مبارزاتش بیرحمانه سخت هستند. منابع کمیاب، دشمنانی که با اجساد ترکیب شده و قویتر میشوند، و عدم وجود انتخاب سطح سختی، باعث میشود حتی اولین ساعات بازی شبیه تجربه روی «سختترین حالت» به نظر برسد.
سیستم مبارزه نیازمند مدیریت دقیق منابع و تصمیمگیری سریع است. مکانیک جلوگیری از ادغام دشمنان با اجساد، فشار دائمی بر بازیکن وارد میکند و باعث میشود کوچکترین تأخیر، هزینه گزافی در مصرف مهمات و منابع داشته باشد.
مشکلات تکرار و خستگی بازیکن
گرچه سیستم ذخیره خودکار سخاوتمندانه عمل میکند، اما نبود تنوع در محیطها و تکرار الگوهای مبارزه، در کنار دشواری بیشازحد، میتواند باعث فرسودگی بازیکن شود. ناوبری در بازی بدون نقشه سنتی و تنها با یک قطبنما انجام میشود که گاهی باعث سردرگمی در برخی مناطق میشود.
روایت: جاهطلبانه اما کلیشهای
از نظر داستانی، بازی سعی میکند با اشاره به تاریخ و فرهنگ لهستان و موضوعاتی همچون هوش مصنوعی، تنهایی، همهگیریها و هنر، روایتی فلسفی ارائه دهد. اما نثر شاعرانه و روایت پراکنده باعث شده انسجام و کشش داستانی کمرنگ باشد. تا اواخر بازی، که چند پیچش داستانی رو میشود، روایت اغلب کلیشهای و مشابه آثار علمی–تخیلی دیگر به نظر میرسد.
مدت زمان و ارزش تکرار
یک دور کامل بازی حدود ۲۰ ساعت زمان میبرد که با توجه به سختی بالا و گیمپلی طاقتفرسا، میتواند برای برخی بازیکنان طولانی و خستهکننده شود. pacing بازی بیشتر شبیه یک RPG مثل Fallout است تا یک اکشن-ترسناک خطی، که برای این سبک انتخابی بحثبرانگیز است.
جمعبندی
Cronos: The New Dawn اثری است با طراحی هنری خارقالعاده و سیستم مبارزه منحصربهفرد، اما روایت پراکنده، دشواری نامتوازن و تکرار محیطها باعث شده پتانسیل کامل آن بالفعل نشود. برای طرفداران اکشن-ترسناکهای چالشبرانگیز، این بازی میتواند تجربهای ارزشمند باشد، اما برای عموم گیمرها، سختی زیاد و pacing کند ممکن است مانع لذت بردن شود.
- طراحی محیط و جزئیات بصری
- صداگذاری مثالزدنی
- نبود تنوع در محیطها
- تکرار الگوهای مبارزه
- نبود نقشه سنتی
- ضعف در روایت داستان
- گیمپلی طاقتفرسا
Cronos: The New Dawn: نقد و بررسی بازی Cronos: The New Dawn – Pedram