Resident Evil 3 Remake در سال 2020 با استفاده از موتور RE Engine برای کنسولهای Xbox، PS4 و PC توسط Capcom منتشر شد. اخیراً نسخه بهبودیافتهی این بازی با پشتیبانی از Haptic Feedback برای DualSense نیز روی PS5 عرضه شده است.
این عنوان، بازسازی Resident Evil 3: Nemesis محسوب میشود که نخستین بار در سال 1999 منتشر شد. پس از موفقیت چشمگیر Resident Evil 2 Remake، طرفداران مشتاقانه منتظر نسخه سوم بودند. اما برخلاف انتظارات، Resident Evil 3 Remake نتوانست محبوبیت نسخهی دوم را تکرار کند. دلیل اصلی این موضوع، فاصله گرفتن بازی از ریشههای خود و حذف بخشهای مهمی از نسخهی اصلی بود که باعث شد حس نوستالژیک طرفداران خدشهدار شود.
نارضایتی از این نسخه به حدی بود که طرفداران کمپینی برای انتشار Director’s Cut راهاندازی کردند، اما با گذشت پنج سال، Capcom نهتنها چنین نسخهای منتشر نکرد، بلکه هیچ DLC داستانی هم برای جبران ضعفهای بازی ارائه نداد. Resident Evil 3 Remake با مشکلات متعددی روبهرو بود که در ادامه، به بررسی کامل آنها خواهیم پرداخت.

داستان و شخصیت پردازی
یکی از بزرگترین مشکلات Resident Evil 3 Remake تغییر روایت داستانی آن بود. به جای یک بازسازی وفادار، بازی بیشتر روی تغییر و نوآوری تمرکز داشت. در نسخهی کلاسیک، داستان بر پایهی حس تنهایی، ناامیدی و بقا بنا شده بود، اما در نسخهی بازسازیشده، جیل ولنتاین دیگر یک بازماندهی آسیبپذیر نیست، بلکه به یک سوپر پلیس تبدیل شده که حتی شلیک راکت لانچر هم روی او تأثیری ندارد! او نه تنها احساس ترس و تنهایی نمیکند، بلکه از یک شخصیت آرام به دختری حاضر جواب و بددهن تغییر یافته است. این موضوع باعث شده که نمسیس، آنتاگونیست اصلی بازی، به جای یک موجود ترسناک و تهدیدآمیز، به یک دشمن صرفاً آزاردهنده تبدیل شود.

اگرچه کلیت داستان بر اساس نسخهی کلاسیک شکل گرفته، اما نوع روایت آن کاملاً تغییر کرده است. به عنوان مثال، در برخی بخشها مانند حضور کارلوس بهجای جیل در R.P.D و کشته شدن برد توسط کارلوس بهجای نمسیس، تغییرات نامناسبی اعمال شده که به خط داستانی بازی لطمهی بزرگی وارد کرده است. علاوه بر این، حذف لوکیشنهای خاطرهانگیزی مانند برج ساعت، کارخانه متروکه و پارک باعث نارضایتی شدید طرفداران شد. برخی تغییرات در نسخهی بازسازی، ماهیت کلی بازی را دگرگون کردهاند. برای مثال، Brad که مانند Jill یکی از اعضای S.T.A.R.S است، بهتر بود همانند نسخهی کلاسیک توسط نمسیس کشته شود، نه زامبیها. همچنین، حضور زودهنگام نمسیس در ابتدای بازی، حذف جیل از ادارهی پلیس و عدم رویارویی او با نمسیس در آن مکان، همگی تغییراتی هستند که حس تنش و تعلیق بازی را کاهش دادهاند.

هلیکوپتر نجات که در نسخهی کلاسیک نمادی از امید و رهایی از دنیای وحشی زامبیها بود، در این نسخه صرفاً یک المان بیتأثیر در داستان محسوب میشود. علاوه بر این، ملاقات با Kendo میتوانست تأثیرگذارتر باشد، اما در این نسخه، تنها در یک سکانس سینمایی کوتاه از آن عبور میکنید. همچنین Dario که در ابتدای نسخهی کلاسیک، با از دست دادن دخترش دلیلی برای ترس و انزوا داشت، در نسخهی بازسازی کاملاً بیتأثیر و بیمعنی شده است. حذف Barry در صحنه پایانی نیز تصمیمی غیرمنطقی به نظر میرسد. علاوه بر این، ملاقات با مورفی هم میتوانست موثرتر و طولانیتر باشد. اما متأسفانه در این بازی، همهچیز بیش از حد سریع رخ میدهد و بسیاری از لحظات مهم داستانی، بدون پرداخت مناسب، حذف یا کمرنگ شدهاند. در نسخه کلاسیک، میکائیل حضور پررنگتری داشت و در طول مسیر بازی، چندین کاتسین از او نمایش داده میشد. اما در نسخه بازسازی، نقش او به یک گفتوگوی ابتدایی و صحنه مرگش محدود شده و دیگر نقشی در روند داستان ندارد.

کپکام در بازسازی بازی، تغییرات زیادی در ترتیب و محل وقوع رویدادها اعمال کرده است. بهعنوان مثال، در حالیکه در نسخه اصلی نخستین برخورد با نمسیس در اداره پلیس رخ میداد، در نسخه جدید این مواجهه در همان ابتدای بازی و در آپارتمان جیل اتفاق میافتد. همچنین، در نسخه کلاسیک شخصیت Brad توسط نمسیس در محوطه R.P.D کشته میشد، اما در بازسازی، او در Jack Bar توسط زامبی ها مبتلا و در نهایت توسط ماروین از پا درمیآید. در عوض، شخصیت تایرل که در نسخه اصلی نقش کوچکتری داشت، در پایان بازی به شیوهای مشابه توسط نمسیس کشته میشود.
گیم پلی
Resident Evil 3 Remake بیشتر بر پایهی اکشن و بقا ساخته شده و یکی از بزرگترین مشکلات آن، کمبود معماها است. بسیاری از اتفاقات مهم بازی در میانپردهها و بهصورت غیرتعاملی رخ میدهند و گیمپلی کاملاً خطی است. برخلاف نسخهی کلاسیک، هیچ آزادی عملی در گشتوگذار ندارید و پیدا کردن آیتمها بیش از حد ساده و بیچالش طراحی شده است.
در نسخهی کلاسیک، نقشهی بازی شاید چندان وسیع نبود، اما طراحی مراحل، معماها و آیتمهای کلیدی باعث میشد بازیکنان بارها در محیط بازی رفتوآمد کنند. اما در نسخهی بازسازی، تنها وظیفهی شما راهاندازی برق مترو و بدست آوردن واکسن است و بس! حتی آیتمهایی مانند الماسهای سبز و آبی که در نسخهی کلاسیک نقش مهمی داشتند، اینجا تنها برای دریافت چند آیتم فرعی در ایستگاه مترو استفاده میشوند. بازی شدیدا از فقدان معماهای ساخت و پیچیده رنج میبرد و جای خود را به مبارزات و سکانس های اکشن داده است و معماهای هرچند کم به ساده ترین شکل ممکن طراحی شده اند.

مواجهه با نمسیس نیز کاملاً اسکریپتشده و قابل پیشبینی است، در حالی که طرفداران انتظار داشتند او مانند Mr. X در Resident Evil 2 Remake یا نسخهی کلاسیک، بهعنوان یک استاکر واقعی عمل کند. اما در این نسخه، تنوع برخوردهای بازیکن با نمسیس آنقدر کم است که هیچ حس تهدید دائمی از سوی او احساس نمیشود. در نسخه کلاسیک بازیکن ها جرات نزدیک شدن به او را نداشتن و ممکن بود هر بار که نمسیس شما را می گیرد کشته شوید حتی اگر درجه سلامتی شما سبز بود اما در نسخه ریمیک شما می توانید ساعت ها با او در خیابان های راکونسیتی مبارزه کنید و به لطف سیستم Dodge (جاخالی دادن) هرگز در چنگال نمسیس نخواهید افتاد.
یکی دیگر از مشکلات این بازی حذف قدرت انتخاب در شرایط حساس است، مسئلهای که باعث کاهش جذابیت و ارزش تکرار بازی شده است. در نسخهی کلاسیک، تصمیمات بازیکن میتوانست روی روند داستان تأثیر بگذارد، اما در نسخهی بازسازی، این ویژگی کاملاً حذف شده و داستان بدون تغییر پیش میرود، که باعث یکنواختی تجربهی بازی شده است.

در نسخهی Resident Evil 2 Remake، در درجهی سختی بالاتر، برای ذخیرهی بازی باید مانند نسخههای کلاسیک از آیتم Ink Ribbon استفاده میکردید، اما در Resident Evil 3 Remake تنها تغییری که در سیستم ذخیره رخ داده، حذف سیستم ذخیرهی خودکار است. Ink Ribbon یکی از عناصر نوستالژیک سری رزیدنت اویل بود و حذف آن، جذابیت بازی را کمتر کرده است. در نسخه کلاسیک، سه نوع گیاه درمانی وجود داشت: سبز، آبی و قرمز؛ هر کدام با کاربرد خاص خود. گیاه سبز برای بازیابی سلامتی، گیاه قرمز برای تقویت تأثیر گیاه سبز، و گیاه آبی برای رفع سم استفاده میشد. اما در نسخه بازسازی، تنها گیاه سبز و قرمز باقی مانده است. حتی اگر شخصیت شما مسموم شود، برخلاف نسخه اصلی، دیگر نیازی به گیاه آبی نیست و گیاه سبز به تنهایی برای درمان کفایت میکند. این تغییر، عمق استراتژیک نسخه کلاسیک را کاهش داده است؛ چرا که در بازی اصلی، در صورت مسمومیت، پیدا نکردن گیاه آبی میتوانست به کاهش شدید سطح سلامتی منجر شود و بازیکن را به جستوجوی دقیقتری در محیط وادارد.

در نسخه کلاسیک، اگر در درجه سختی Hard موفق میشدید نمسیس را شکست دهید، بهعنوان پاداش، یک آیتم ویژه دریافت میکردید. این آیتمها معمولاً بخشهایی از سلاحهای کمیاب بودند که بازیکن را تشویق میکردند تا در هر بار رویارویی با نمسیس، او را شکست دهد. اما در نسخه بازسازی، پاداش این مبارزهها تنها به آیتمهای معمولی و تکراری محدود شده است؛ آیتمهایی که بهراحتی در طول بازی نیز قابل یافتن هستند. این موضوع باعث شده تا چالش و هیجان مقابله با نمسیس در نسخه بازسازی تا حد زیادی کاهش یابد و انگیزه بازیکن برای درگیر شدن با او، از بین برود.
یکی از ویژگیهای جالب نسخه کلاسیک بازی در سال ۱۹۹۹، وجود پودرهای باروت در سه رنگ قرمز، زرد و آبی بود. بازیکن میتوانست با ترکیب این پودرها در مقادیر مختلف، انواع مهمات مورد نیاز برای سلاحهای مختلف را بسازد. این مکانیک، عمق استراتژیک قابل توجهی به مدیریت منابع میداد. اما در نسخه بازسازی، تنها دو نوع پودر در دسترس قرار گرفته که نهتنها تنوعی ندارند، بلکه عملاً هیچ چالش خاصی نیز برای بازیکن ایجاد نمیکنند.
علاوه بر این، حذف بازی جانبی The Mercenaries و عدم انتشار آن بهعنوان DLC، یکی دیگر از تصمیمات ناامیدکنندهی کپکام بود که باعث نارضایتی طرفداران شد.
طراحی شخصت ها
طراحی ظاهری شخصیتها و دشمنان در Resident Evil 3 Remake دستخوش تغییرات عجیبی شده است. در نسخههای قبلی این سری، مدل چهرهی جیل ولنتاین Julia Voth بود، اما در نسخهی بازسازی، مدلی روسی به نام Aleksandra Zotova جایگزین او شد. این تغییر، برای بسیاری از طرفداران که با چهرهی کلاسیک جیل خاطره داشتند، ناامیدکننده بود. البته این اولین بار نیست که کپکام دست به چنین تغییری میزند، چراکه در طول سالها، شخصیتهای این سری چهرههای متفاوتی در بازیهای مختلف داشتهاند.
چهرهی کارلوس نیز تغییر اساسی کرده و همین موضوع باعث شد بازیکنان قدیمی ارتباط کمتری با این شخصیت برقرار کنند. اما بزرگترین فاجعهی طراحی، مربوط به نمسیس است! در حالی که Mr. X در Resident Evil 2 Remake با طراحی بهبودیافته و تهدیدآمیز ظاهر شد، نمسیس در این نسخه نهتنها پیشرفتی نداشت، بلکه دچار افت شد. طراحی لباس، چهره و حتی صدای او بهدرستی اجرا نشده و تغییرات ظاهریاش، او را کمتر از یک هیولای ترسناک و نمادین و بیشتر به یک موجود عجیب و ناخوشایند تبدیل کرده است.

در نسخهی کلاسیک، فرم دوم نمسیس به شکلی منطقی و باورپذیر تکامل پیدا میکرد، اما در نسخهی بازسازی، پس از سقوط در آب، تغییری غیرمنطقی و ناموجه پیدا میکند که بیش از یک جهش ویروسی، به تبدیل شدن به یک حیوان جهشیافته شباهت دارد. این تغییر یکی دیگر از مواردی بود که اعتراض طرفداران را برانگیخت و بازی را از ریشههای اصلی خود دور کرد.
نقشه بازی
موضوع دیگری که شاید از دید بسیاری از بازیکنان پنهان بماند، اما از نظر فنی و بصری قابل چشمپوشی نیست، طراحی بسیار محدود و بستهی لوکیشنهای بازی است. بیشتر محیطها بهگونهای طراحی شدهاند که ساختاری مکعبمانند دارند؛ درواقع، شما در محیطی بسته دور خود میچرخید و تنها با حذف یا اضافه شدن چند مانع ساده، مسیرهای جدیدی باز میشود. این مسئله باعث میشود نقشهها حس تکرارپذیری و محدودیت داشته باشند.
برای مثال، در حین کاوش در شهر راکون، یک ایستگاه مترو، اداره برق در انتهای خیابان و پمپ بنزین در کوچهی پشتی قرار دارد. اما عملاً همهی اینها در یک محیط بسته و تودرتو گنجانده شدهاند و بازیکن صرفاً از یک مسیر بسته به مسیر بستهی دیگر منتقل میشود. این در حالی است که در نسخههای RE4 یا RE2 Remake چنین محدودیتی وجود نداشت و نقشهها ساختاری بازتر و طبیعیتر داشتند.
کافیست نقشهی ساختمان اداره پلیس R.P.D یا پایگاه Nest در RE2 را به یاد بیاورید و با نقشهی این بازی مقایسه کنید تا ضعف طراحی لوکیشنها در نسخه بازسازی کاملاً برایتان آشکار شود.
جمع بندی
تمامی نسخههای بازسازیشدهی رزیدنت اویل تا امروز توانستهاند جایگزین مناسبی برای نسخههای کلاسیک باشند، اما Resident Evil 3 Remake نهتنها چنین موفقیتی کسب نکرد، بلکه سعی داشت تجربهی نوستالژیک بازیکنان را از بین ببرد! این بازی نه در روایت، نه در گیمپلی و نه در وفاداری به ریشه ها موفق بود و نتوانست جایگاه نسخهی کلاسیک را تصاحب کند. پس از 26 سال از انتشار نسخهی اصلی، اگر دوباره آن را تجربه کنید، بهمراتب لذتبخشتر از این بازسازی خواهد بود. در مجموع، اگر هنوز این بازی را تجربه نکردهاید، پیشنهاد میکنیم هرگز سراغ آن نروید و اجازه دهید خاطرات خوش نسخهی کلاسیک در ذهن شما باقی بماند.
- گرافیک و جزئیات بالا
- باور پذیر بودن خط داستانی
- شخصیت پردازی بهتر نسبت به نسخه کلاسیک
- بهبود مکانیک Dodge
- وجود فروشگاه و درجه سختی های بیشتر
- اسلحه های متنوع
- تنوع زامبی ها
- گیم پلی کوتاه
- حذف معماهای بازی
- حذف لوکیشن های بازی
- تغییر روایت داستان بازی
- طراحی ظاهری بد Nemesis
- خطی بودن Nemesis
- اکشن بودی بیش از حد بازی
- نداشتن بسته های الحاقی
- استفاده از ویدیوی Live Action در مقدمه
- نداشتن چندین پایان و گزینه های انتخابی
- حذف آیتم Ink Ribbon
- حذف گیاه آبی
- نبود تنوع ساخت مهمات
- محدود بودن نقشه
Resident Evil 3: نقد و بررسی بازی رزیدنت اویل 3 – Pedram