⚠️ هشدار: این مقاله حاوی افشای داستان مربوط به قسمت دوم فصل دوم سریال «The Last of Us» است، پس اگر هنوز این اپیزود را تماشا نکرده اید از خواندن ادامه خودداری کنید.
از لحظهای که HBO سریال «The Last of Us» را برای فصل دوم و حتی فراتر تمدید کرد، طرفداران بازی دوم مجموعه میدانستند که چه چیزی در انتظارشان است. اما سوال اصلی این بود که این اتفاق چه زمانی در سریالی رخ میدهد که از همان ابتدا نشان داده آمادگی دارد از منبع اصلی خود فاصله بگیرد و مسیر جدیدی را در پیش بگیرد.
و با اینکه پایان قسمت دوم به این نقطهی دردناک میرسد، باز هم به طرز عجیبی احساس میشود که خیلی زود بود.
شاید به خاطر همین تغییرات روایت است که این مرگ اجتنابناپذیر و مهم، دورتر از آنچه بود که تصور میکردیم. یا شاید بهخاطر شخصیتپردازی فوقالعادهی پدرو پاسکال در نقش جول و شیمی بینظیرش با بلا رمزی در نقش الی که باعث شد هنوز آمادهی خداحافظی نباشیم — بهخصوص وقتی که شکاف عجیب میان این دو شخصیت تازه در حال شکلگیری بود.

قسمت دوم فصل دو، صبح روز بعد از اتفاقات قسمت اول را ادامه میدهد و شخصیت ابی (با بازی کیتلین دیور) و گروهش را دوباره وارد ماجرا میکند. آنها در آستانهی اجرای انتقامشان از جول هستند — فقط باید راهی برای نفوذ به شهر مستحکم جکسون پیدا کنند. اما وقتی ابی در میان انبوهی از مبتلایان گیر میافتد و جول (که همراه دینا در حال گشتزنی است) او را نجات میدهد، فرصت طلایی برای اجرای نقشهاش پیدا میشود.
در همین حین، جامعهی جکسون با بحرانی جدی روبرو میشود: قارچهای کوردیسپس به سیستم لولهکشی نفوذ کردهاند. این درگیری جمعی، زمینهی خوبی برای نمایش اکشن وسیعتر و همزمان، انتقام شخصی و خفهی ابی فراهم میکند. اما سریال بدترین اتفاق را برای لحظات پایانی نگه داشته — و بیرحمتر از نسخهی بازی آن را به تصویر میکشد.

وقتی ابی چوب گلف را بلند میکند، صدای فریاد جول است که عمق فاجعه را نمایان میکند. او آنقدر کتک خورده و خونآلود است که دیگر نمیتواند مقابله کند. دوستان ابی، که قبلاً تلاش داشتند او را از این مسیر بازدارند، حالا تنها نظارهگر این خشونت تلخ هستند.
و اینجاست که الی وارد میشود.

در بازی، او پس از دیدن صحنهی قتل بیهوش میشود، اما اینبار نه. چوب گلف شکستهای که به گردن جول فرود میآید، کار را تمام میکند و گروه ابی بدون هیچ کلامی آنجا را ترک میکند. صحنه با تصویر تلخ در آغوش گرفتن جسد جول توسط الی به پایان میرسد — یک پایان غمانگیز، نه فقط برای جول، بلکه برای کل جکسون.
در سریال، دینا همراه جول در گشتزنی است و توسط گروه ابی، هرچند ملایمتر، از صحنه خارج میشود. در حالی که در بازی، این تامی، برادر جول است که شاهد مرگ دلخراش اوست. همین تفاوت باعث میشود واکنشها و مسیر شخصیتها اندکی تغییر کند و احتمالاً رابطهی الی و دینا را به هم نزدیکتر.
حالا بزرگترین سوال این است: سریال بدون ضدقهرمان دوستداشتنیاش چگونه پیش خواهد رفت؟

هرچند «The Last of Us» شخصیتهای بهیادماندنی زیادی دارد، اما قلب داستان، رابطهی پدر-دختری بین جول و الی بوده. حالا با خروج جول از معادله، سریال باید تعادل جدیدی پیدا کند. احتمالاً با استفاده از فلشبکها همچنان شاهد حضور پدرو پاسکال خواهیم بود، اما بدون شک سریال وارد فاز جدید و متفاوتی شده است.
از همان فصل اول، جول در مرز میان قهرمان و ضدقهرمان قرار داشت — مردی که در پایان، برای نجات الی، امید بشریت را نابود کرد. تصمیمی که هرچند قابلدرک بود، عواقب سنگینی داشت.
و حالا ابی با انتقام شخصی خود، در مسیر مشابهی قرار گرفته. مخاطب ممکن است نتواند با او همذاتپنداری کند، اما تصمیمش قابلفهم است. و این دقیقاً همان پیچیدگی اخلاقی جذابی است که سریال باید از اینجا به بعد با آن دستوپنجه نرم کند.
با وجود همهی اینها، جول همچنان سایهاش را بر سریال خواهد انداخت. مرگ او، محرک اصلی الی برای آغاز مسیر انتقام است. همانطور که گفتهاند:
کسی که در پی انتقام است، باید دو قبر حفر کند.
و همانطور که قسمت دوم فصل دوم نشان میدهد، الی تصمیم گرفته این راه را تا انتها ادامه دهد — حتی اگر به بهای ریختهشدن خونهای بسیار تمام شود.
بهطور کلی، این سریال یکی از موفقترین و باکیفیتترین اقتباسهای ساختهشده از بازیهای ویدیویی در دنیای سینما و تلویزیون بهشمار میرود. با این حال، برخی از طرفداران این فرنچایز همچنان با انتخاب بلا رمزی در نقش الی موافق نیستند. علاوه بر این، استفادهی محدود از موسیقی خاطرهانگیز The Last of Us را میتوان از نقاط ضعف سریال دانست.