این روزها، طرفداران Resident Evil در هیجان و انتظار غوطهورند. هر روز خبر یا لیک جدیدی از گوشهوکنار فضای مجازی منتشر میشود — گاهی معتبر، گاهی نه — اما همگی یک هدف دارند: برانگیختن کنجکاوی ما نسبت به Resident Evil 9.
از همان لحظهی رونمایی بازی، بیشترین توجهها به احتمال حضور Leon S. Kennedy معطوف شد، نه به گیمپلی یا ساختار فنی بازی. در این میان، کپکام برخلاف همیشه، سیاستی عجیب از سکوت و پنهانکاری در پیش گرفته و اطلاعات را قطرهچکانی منتشر میکند — حرکتی که شاید هم هوشمندانه باشد و هم خطرناک.
آیا Resident Evil 9 همان رزیدنت اویلی است که انتظار داشتیم؟
برای پاسخ به این سؤال، باید کمی به عقب برگردیم. من، بهعنوان یکی از طرفداران قدیمی سری کلاسیک، از زمان Resident Evil 5 و به دنبالهی آن RE6 کمکم امیدم را از دست دادم. بازیها بیش از حد به اکشن گرایش پیدا کردند و ترس واقعی جای خود را به تیراندازیهای سینمایی داد.
در RE7 و Village کمی بازگشت به ریشهها حس شد، اما دوربین اولشخص و قهرمان جدید، ایتن وینترز، هنوز آن حس “رزیدنت اویلی” کلاسیک را منتقل نمیکردند. حالا با معرفی Resident Evil 9، برای اولین بار بعد از سالها دوباره کورسوی امیدی دیده میشود — هرچند هنوز فاصلهی زیادی با آن چیزی که طرفداران قدیمی میخواهند دارد.
رزیدنت اویل رکوئیم و فاصله با ریشههای کلاسیک
با وجود دو تریلر و حدود ۱۵ دقیقه گیمپلی نمایشدادهشده، میتوان گفت Resident Evil: Requiem هنوز فرسنگها از نسخههای کلاسیک فاصله دارد. احتمالاً دیگر هرگز اثری با ساختار و حس نسخههای اولیه نخواهیم دید، مگر در قالب ریمیکهای احتمالی Code Veronica یا Zero که بیش از همیشه مورد انتظارند.

در Requiem، کپکام بار دیگر سراغ معرفی شخصیتهای جدید رفته است؛ بهجای ایتن وینترز، اینبار با خانوادهی Ashcroft آشنا میشویم. تمرکز روی Grace Ashcroft، شخصیتی کاملاً جدید و بیارتباط با قهرمانان قدیمی، تصمیمی بحثبرانگیز است.
صادقانه بگویم، اگر گریس دختر کریس یا جیل بود، قطعاً داستان گیراتر و هیجانانگیزتر میشد. این تصمیم یادآور این سؤال است که: آیا یک Resident Evil بدون لیان، کریس یا جیل هنوز همان رزیدنت اویل است؟
بازی با ذهن مخاطب و بازاریابی مرموز کپکام
کپکام با دقتی مهندسیشده در حال بازی با ذهن طرفداران است. لیکهایی دربارهی حضور لیان کندی هر روز از منابع مختلف منتشر میشوند — از Dusk Golem گرفته تا تصویر Leon با چشم بند یا از سایت سونی پرتغال — یا مجریان IGN، اما هیچکدام رسمی نیستند. این دقیقاً همان بازاریابی غیرمستقیم کپکام است؛ ساختن هیجان از طریق ابهام.

با این حال، هنوز هیچ تأیید رسمی از حضور لیان در بازی وجود ندارد. دو فرض محتمل است:
- لیان در بازی نیست.
- لیان حضور دارد اما قابلبازی نیست / یا گیمپلی کمی خواهد داشت — مشابه نقش کریس در Village.
برخی معتقدند کپکام عمداً میخواهد معرفی او را برای Resident Evil Showcase یا The Game Awards نگه دارد. نکته عجیب این است که پیشفروش بازی آغاز شده، اما هنوز دمو عمومی یا حتی تأیید رسمی شخصیتها در دسترس نیست، با اینکه دموی این بازی در چندین رویداد مهم در دسترس عموم بود ولی همچنان از انتشار آن برای کنسول های خانگی خودداری میکنند.
از ترس واقعی تا ضعف طراحی رزیدنت اویل 9
اگر از بحث شخصیتها بگذریم و خود گیمپلی را ببینیم، Requiem از نظر اتمسفر یکی از تاریکترین نسخههای سری است. طراحی محیطها، نورپردازی و ضعف و شکنندگی گریس، حس ترس را به شکل ملموسی منتقل میکند. او یک قهرمان “کامل” نیست — بلکه انسانی ترسو، مضطرب و شکننده است — چیزی که در ژانر ترس کار میکند، اما در قالب Resident Evil شاید غریب به نظر برسد.
کارگردان بازی، Koshi Nakanishi در یکی از مصاحبههای اخیر خود اشاره کرد “شخصیت لئون برای یک داستان تماماً ترسناک بیش از حد آشنا و قوی است، و نمایش او در موقعیتهایی چون ترسیدن از افتادن یک سطل، تناسب لازم را نداشت”. در پاسخ فقط میتوان او را به بازی The Evil Within یا حتی همان RE 3.5 ارجاع داد، جایی که برای ترساندن نیاز به افتادن سطل نبود!

بااینحال، طراحی Big Mama، هیولای اصلی بازی، یکی از نقاط ضعف بزرگ است. چهرهای عجیب، غیرطبیعی و حتی کارتونی دارد که بیشتر شبیه یک نقاشی ناتمام است تا یک تهدید واقعی. جای تعجب است که کامیونیتی رزیدنت اویل به چنین طراحی ضعیفی واکنشی نشان نداده است.
بازگشت به راکون سیتی؛ نوستالژی یا ترفند تجاری؟
بازگشت به Raccoon City بدون شک یکی از بزرگترین برگهای برندهی کپکام است. اما این بازگشت، بیشتر حس تبلیغاتی دارد تا داستانی. تنها چند تصویر از ورودی ادارهی پلیس (RPD) و چند صحنه کوتاه منتشر شده و هنوز هیچ قسمت بیشتری از راکون سیتی نمایش داده نشده است.

طرفداران خارجی هم به این موضوع واکنش منفی نشان دادهاند؛ برخی میگویند: «اگر لیان در بازی نیست، پس چرا باید پیشخریدش کنیم؟» و بعضی دیگر آن را بیش از حد شبیه Outlast توصیف کردهاند — ترسناک، اما نه “رزیدنت اویلی”. به قول معروف “رزیدنت چه اویلی؟!”
جمعبندی: امید در دل تاریکی
در نهایت، Resident Evil: Requiem هنوز فاصلهی زیادی با انتظارات طرفداران کلاسیک دارد، اما نمیتوان منکر جذابیتش شد. کپکام بهخوبی میداند چطور از نوستالژی راکون سیتی و وعدهی “بازگشت به ریشهها” برای جذب ما استفاده کند. گرافیک، صداگذاری و جزئیات محیطی خیرهکنندهاند، و همین کافیست تا هر طرفدار قدیمی وسوسه شود.
بااینحال، امید من بیشتر از هر چیز به آیندهی ریمیکهاست — Code Veronica و Resident Evil Zero — اما همچنان به Resident Evil 9 نیز امیدوارم. امیدوار به اینکه کپکام از اشتباهات گذشته درس گرفته باشد و این بار، واقعاً بتواند با Requiem، یاد نسخههای طلایی را زنده کند.

